بسم الله الرحمن الرحیم
سگت فربه شده
اکنون و در پایان نوشته مختصرمان یکبار دیگر متذکر می شویم.
1- مباحث و کارکرد های نفاق اصغر درون دینی است، داروی آن موعظه است، آن را به مجالس و محافل بین المللی نکشانید. برخلاف نفاق اکبر، که هم مباحث آن و هم کارکرد های آن امنیتی، اطلاعاتی و حاکمیتی است، در نفاق اکبر با دشمن تام و تمام سر و کار دارید و اولین داروی آن بر حذر بودن است. عدم تشخیص این دو باعث تحلیل و اتخاذ موضع معکوس خواهد شد.
2- یکبار دیگر مثلی را که عبدالله ابن ابی بعنوان رئیس و سرکرده منافقین و در توهین به یاران رسول خدا(ص) در سخنرانی اش بکار برده است، بخوانید و اینبار از باب اینکه پسر ابی کارکرد های نفاق و راه های فربه سازی آن را بهتر از هر کس دیگری می شناسد، و از باب اینکه: الحکمة ضالة المؤمن، فخذ الحکمة ولو من أهل النفاق. در آن تامل بیشتری داشته باشید.
َ
می گوید: و الله ما مثلنا و مثلهم إلا کما قال القائل: سمن کلبک یأکلک. بخدا قسم نیست مثل ما و مثل آنها مگر چنان که گوینده، می گوید: سگت فربه شده که تو را بخورد. توجه کنید که اولین پارس منافق فربه شده بر سر صاحبش فرود می آید. از همین رو هم در مبارزه با نفاق اصغر و هم در مبارزه با نفاق اکبر سر سوزنی غفلت و سهل گیری مرگ و نیستی را بهمراه خواهد داشت.
3- نگاهی اجمالی به حاکمان، پادشاهان و روسای جوامع اسلامی فریاد می زند که نگذارید سگ های درونتان فربه شوند، تا بتوانید از حاکمیت سگ های فربه شده ممانعت بعمل آورید.
4- آیات پایانی سوره منافقون از اموال و اولاد به منزله مواد مغذی در فربه سازی سگ های درون و بیرون نام می برد و نقش تخریبی آن را به مومنین متذکر می شود. و نیز به داروی پیشگیری از این درد جانکاه و البته بسیار موثر در تسکین این مرض مزمن اشاره می کند.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ. وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ فَیَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِی إِلى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ. وَ لَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ.
اى کسانى که ایمان آوردهاید، اموال و اولادتان شما را از ذکر خدا به خود مشغول ندارد، که هر که چنین کند زیانکار است. از آنچه روزیتان دادهایم در راه خدا انفاق کنید، پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد و بگوید: اى پروردگار من، چرا مرگ مرا اندکى به تأخیر نینداختى تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟ چون کسى اجلش فرا رسد، خدا مرگ او را به تأخیر نمىافکند. و خدا به کارهایى که مىکنید آگاه است.(سوره منافقون آیات11و10و9)
اموال و اولاد تا زمانی حرمت دارند که شما را از ذکر خدا باز ندارند. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا - ای کسانی که ایمان آورده اید. خطاب به مومنان عصر رسول خدا(ص) و همه کسانی است که در طول تاریخ افتخار پیروی از آن سرور را داشته، دارند و خواهند داشت. ایمان اقتضاءآتی دارد، باور و الزام عملی به آن اقتضاءآت شما را در صف مومنان قرار می دهد. یکی از آن اقتضاءآت نهی ای است که در - لا تُلْهِکُمْ - وجود دارد. شما را مشغول نسازد، شما را به وادی بی خبری و غفلت نبرد. آنچه می تواند خلقیات سگی درون شما را توجیه و پوشش دهد و در فربه سازی سگ های درون و بیرون نقش اصلی داشته باشد - أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ - دارایی ها، ثروت ها و نیز فرزندان شما است. هر وقت متوجه شدید که به خاطر گنج ها و پول هایتان و به خاطر پسر ها و دختر هایتان - عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ - از یاد خدای متعال غافل شده اید، شک نکنید که از دائره ایمان خارج شده اید.
یاد خدا که در آیه آمده بقدری عظیم است که غفلت از آن دست شما را در دست زیانکاران خواهد داد - وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ. آیه را جدای از فضای سوره معنا نکنید، آیه نمی خواهد صرفا توصیه اخلاقی ارائه کند. که بله داشتن مال، داشتن طلا و جواهر، داشتن حساب بانکی، داشتن خدم و حشم، داشتن کشتی و هواپیمای شخصی، امکان اقامت در فلان هتل و استراحت در فلان ساحل لذت بخش است، و سرگرم بودن با فرزندان، دید و بازدید نوادگان، شرکت در جشن تولد یکی و جشن نامزدی دیگری باعث شادمانی و سرور است، و این شادمانی و آن لذت شما را از یاد خدا باز می دارد، پس ما شما را نهی می کنیم که مبادا سرگرم این امور شوید و داخل در زیانکاران گردید.
کسانی که آیه را اینگونه معنا کرده اند، برداشتشان از ذکر الله، برداشتی درون دینی است مانند مباحث و کارکرد های نفاق اصغر که درون دینی است، و گفتیم که داروی آن موعظه است و آیه در صدد بیان موعظه نیست. ذکر الله در اینجا همچون مباحث نفاق اکبر کارکردی امنیتی، اطلاعاتی و حاکمیتی دارد، اینجا موعظه کارآیی ندارد، هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُون - داروی مورد نیاز در اینجا بر حذر بودن است.
لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ - یعنی اگر امر دائر شد بین اموالتان و اولادتان با حاکمیت دینی و رهبری الهی شما به اقتضای ایمان حق ندارید اموال و اولادتان را بر حاکمیت دینی و رهبری الهی ترجیح دهید. و هرگاه به هر دلیلی برای اموال و اولادتان دم جنباندید، بخاطر آورید که: سمن کلبک یأکلک - سگ وجودیتان رو به چاقی است دیر یا زود تو و امثال تو را به دندان خواهد کشید.
اموال و اولاد تا جایی حرمت دارد و داشتن آن تا جایی باعث لذت، سرور و شادمانی است که در تقابل با حاکمیت الهی نباشد. ذکر الله یعنی حکومت اسلامی یعنی رهبری انسان کامل. ذکر الله یعنی: وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ. و این کلمه بقدری عظیم و تکلیف آور است، که اگر جماعتی پیدا شد که از نظر ناداری و تنگدستی از اصحاب صفه هم نادارتر و تنگدست تر بودند، آنان هم وظیفه دارند به هنگام ضرورت جسدشان را به منزله اموال و جانشان را به منزله اولاد فدای انقلاب رسول خدا(ص) و اسقرار و دوام حاکمیت آیات قرآن عزیز نمایند. و اگر چنین نکردند علاوه بر اینکه داخل در - یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا - نخواهند بود. بلکه بواسطه گزش سگی بنام اموال و سگی بنام اولاد هم خودشان را به هلاکت انداخته اند و هم دیگرانی که با آنها در ارتباطند. فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
عزیز من اموال و اولاد در آیه نه فقط به معنای پول و ثروت است و نه فقط به معنای فرزند دختر و پسر و نه به معنای نوه ی دختری و پسری است. ممکن است شما هیچکدام از این دو سرمایه گرانبها را نداشته باشید، آیا مجازید که از ذکر خدای متعال و تلاش برای استقرار و بقای حاکمیت احکام الهی غافل باشید؟ قطعا تصدیق می کنید که اگر پدر و مادر، خواهر و برادر، قوم و خویش، و دوستان دور و نزدیک هم زمینه های غفلت شما از ذکر الله را فراهم آورند مشمول نهی در - لا تُلْهِکُمْ - خواهند بود. و نیز یقینا تصدیق می کنید که مشغول شدن مثلا به کتاب، مجله، روزنامه، فیلم، سریال، و همه آنچه که در صدد استحمار آدمی است و نیز دلبستگی به مسابقه فوتبال، اینترنت، چت و آنچه که به عنوان ابزار تخدیر و تحمیق بکار می رود انتهایی جز ورود در فرقه زیانکاران نخواهید داشت. وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
و اما آنچه که می تواند از فربه شدن سگ های ریز و درشت جلوگیری کند و همزمان می تواند در استقرار ذکر خدا و در بقای حاکمیت دینی تاثیری ژرف و ماندگار داشته باشد - وَ أَنْفِقُوا مِنْ ما رَزَقْناکُمْ - است. پیش از این دانستید که منافقین برای پراکندن یاران رسول خدا(ص) از حربه - لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا - بهره بردند. آنچه می تواند حربه منافقین را خنثی و باعث سردرگمی و حیرت آنان شود، عمل بر خلاف توصیه و خواست آنان است.
البته توجه دارید امر خدای متعال در - أَنْفِقُوا - به کسانی است که ظاهرا فقیر و تنگدستند و بقول ابن ابی و در توبیخ قومش: بخدا قسم اگر فضول طعام خود را از جعال و امثال او مضایقه کرده بودید بگردن شما سوار نمیشدند. و نیز توجه دارید که امر خدای متعال در انفاق فقط پول و دارایی مالی نیست - مِنْ ما رَزَقْناکُمْ - است انفاق از هر چیزی که خدا به شما روزی کرده است.
شتاب، شتاب و شتاب
مومن بماهو مومن دارای سرمایه های عظیمی است. علاوه بر فرهنگ کار، تلاش، کوشش و بهره گیری از زمین و آسمان، و استفاده از کوه و دشت و دریا صاحب فراست، کیاست، عقل، عفت، شفقت، یقظه، صدق کلام، شکر، صبر، احسان، امانت و حیات است. آنچه مایه نگرانی است مرض تسویف و به تاخیر انداختن و امروز و فردا کردن است.
از همین لحظه که وحی الهی را دریافت کردید دست به کار شوید. اگر سخنوری می دانید، با سخنانتان، اگر کتابت می دانید، با قلمتان، اگر دستی در هنر های نمایشی دارید، با ابزار و تولیدات هنری، اگر تمکن مالی دارید، با بذل مال، کمک کنید تا مومنان سرگرم اموال و اولادشان نشوند، مشغولیتشان نفاق را در آنان فربه نسازد. تقاضای اکید دارم برای حضرت ملک الموت(ع) زمان تعیین نکنید، شرط و شروط نگذارید، برای او زن و مرد، پیر و جوان، زشت و زیبا، وقت و بی وقت تفاوتی ندارد، او سر وقت به سراغ شما خواهد آمد و جان شما را در یک چشم بهم زدن خواهد گرفت، لذا تا دیر نشده در ادای فریضه انفاق عجله کنید. مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ - پیش از آنکه یکى از شما را مرگ فرا رسد.
خدای متعال تاخیر در اتیان این فریضه را کراهت دارد. حال اگر به هر دلیلی بی توجه به فریضه انفاق حضرت عزرائیل(ع) را ملاقات کردید، به لحظه معاینه رسیدید، ضجه نزنید، التماس نکنید، مهلت نخواهید که برگردید تا دست جوان مسلمانی که تولیدات حاخامی هالیوود از او موجودی مسخ شده ساخته است را بگیرید، به دختر جوانی که به خاطر فقر مادی تحقیر را پذیرفته است کمک کنید، کتابخانه روستایتان را احیاء کنید، یتیمی را اکرام کنید، مدتی در سرحدات سرزمین های اسلامی از تمامیت سرزمینیتان پاسداری کنید، برای ترویج احکام و عقائد دینی مجالس و محافلی را برگزار کنید، با صبر و حوصله به شبهات و سوالات اهل خانه و خانواده پاسخ دهید، و صدها و هزارها مورد دیگری که می شود برای انفاق و صدقه ذکر کرد. بدانید که هیچ گوش شنوایی برای درخواست ها، ناله ها و ضجه های شما وجود نخواهد داشت.
پیش از اینکه یکی از شما مومنان: فَیَقُولَ رَبِّ لَوْ لا أَخَّرْتَنِی إِلى أَجَلٍ قَرِیبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَکُنْ مِنَ الصَّالِحِینَ. بگوید: اى پروردگار من، چرا مرگ مرا اندکى به تأخیر نینداختى تا صدقه دهم و از شایستگان باشم؟ به خودتان بیایید و دست از بخل بردارید، نفرین خدای حکیم در حق یهود - غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ - (سوره مائده آیه64) که از آنان بقول بعضی از مفسرین بخیل ترین و کم خیر ترین موجودات را از گذشته، تا حال و تا آینده به تماشا گذاشته است، شما را بترساند. بدانید که پدیده بخل هر بخیلی را بدون استثناء به جهنم خواهد برد. البخل شجرة فی النار تقود باغصانها کل بخیل الی النار.
بیایید به توصیه ابن عباس علاوه بر مبارزه با سگ های فربه شده ای که قصدی جز محو مومنان و از بین بردن حاکمیت دینی ندارند، از فربه شدن سگ های ریز و درشت درونمان پیشگیری کنیم، می فرماید: تصدّقوا قبل ان ینزل علیکم سلطان الموت فلا یقبل توبة و لا ینفع عمل. پیش از آن که سلطه مرگ بر شما فرود آید صدقه بدهید که پس از آن توبهاى قبول نمىشود و عملى سود نمىبخشد.
اینکه می گوییم در انفاق، در صدقه، در معروف، و در بجای آوردن واجبات دینی عجله کنید، شتاب کنید، گرفتار تسویف نشوید، کار امروز را به فردا نیندازید، بیان قرآن حکیم در پایان سوره منافقون است. وَ لَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ. چون کسى اجلش فرا رسد، خدا مرگ او را به تأخیر نمىافکند. و خدا به کارهایى که مىکنید آگاه است.
زمانی که آثار مرگ آشکار شد، یعنی اجل آدمی فرا رسید، بطور قطع تاخیر در مرگ منتفی خواهد بود. همین اندازه دانستید که تاخیر امکان پذیر نیست و مهلتی داده نخواهد شد، و خدای متعال هم آگاه به اعمال و رفتار شماست، عقل بماهو عقل، یعنی عقل بدون خس و خاشاک، یعنی عقل خالی از داده های حاخامی حکم می کند که راهی برای رهایی از فربگی سگ ها و از سگ های فربه شده جز شتاب و شتاب و شتاب در انفاق از آنچه خدای متعال به شما روزی کرده است، وجود ندارد.
پایان